کد مطلب:36603 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

معنای بندگی کردن











بندگی كردن بدان معناست كه انسان خود را فوق حق و اخلاق نپندارد. به غیر از خداوند، هیچ موجودی نمی تواند مدعی شود كه حق دارد ولی تكلیف ندارد. فقط خداوند است كه به تعبیر امیرالمومنین (ع)

[صفحه 130]

محق است اما مكلف نیست.

و لو كان لاحد ان یجری له و لا یجری علیه لكان ذلك خالصا لله سبحانه دون خلقه لقدرته علی عباده و لعدله فی كل ماجرت علیه صروف قضائه. (نهج البلاغه، خطبه 216)

اگر كسی را حقی باشد و تكلیفی نباشد، او خدای سبحان است نه دیگر آفریدگان، چه او را توانایی است و عدالت او نمایان است در هر چیز كه قضای او بر آن روان است.

خداوند نیز در قرآن در وصف خود می فرماید:

لا یسئل عما یفعل و هم یسئلون (الانبیاء، 23)

فقط یك موجود است كه مسئول نیست. سایر موجودات مسئول اند. لذا هر آن كس كه از مسئولیت سر بتابد و خود را فوق حق و اخلاق بپندارد، از مقام بندگی به در آمده و پا بر مسند الوهیت نهاده است. یعنی سر به طغیان برداشته و فرعونیت پیشه كرده است. فرعون و تمام فرعون صفتان تاریخ از همین راه رفته اند و بر چنان مسندی تكیه زده اند.

آدمیان برای آنكه به پندار استغنا مبتلا نشوند و خود را از تكلیف و مسئولیت برتر نپندارند، باید به بندگی و عجز و محدودیتهای خود واقف باشند. در این مقام فقط خداوند است كه می تواند انسان را بنده كند. اگر خدایی نمی بود، آدمیان همه خدایان می شدند. هر جا دیكتاتوری هست، نوعی داعیه خدایی هست. چرا كه دیكتاتوری یعنی حق بلاتكلیف داشتن. این دیكتاتوری نامهای مختلف چون فاشیسم یا... به خود می گیرد اما ماهیتش همه جا یكی است.

و این شكل تازه ای از «تكبر» است. انسان متكبر در واقع می كوشد تا با خداوند مشاركت كند، خود را كه حقیر است، بزرگ می پندارد و محدودیتهای خود را نادیده می انگارد. اگر این كبر، فربه شود، به

[صفحه 131]

فرعونیت می انجامد. لذا آدمیان برای پرهیز از این ابتلائات شوم باید بنده باشند و لازمه ی بندگی آن است كه خداوند مورد پرستش قرار گیرد.


صفحه 130، 131.